ای بی تو دل تنگم ، بازیچه ی توفان ها چشمان تب آلودم ، باریکه ی باران ها مجنون بیابان ها ، افسانه ی مهجوری است لیلای من اینک من : مجنون خیابان ها آویخته ی دردم ، آمیخته ی مردم تا گم شوم از خود ، گم ، در جمع پریشان ها ▄ ▄ ▄ آرام نمی یارد ، گویی غم من دارد آن باد که می زارد ، در تنگی دالان ها با این تپش جاری ، تمثیل من است آری این بارش رگباری ، بر شیشه ی دکان ها با زمزمه یی غم بار ، تکرار من است انگار ، تنهایی فوّاره ، در خالی میدان ها در بستر مسدودم ، با شعر
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت